باغ ۲ ۵۰ام ۱۶ بیت
آمدن شاهزاده به بالین فیروزان و او را پیش زین گرفتن و فرو ماندن مرکب از رفتار و مرکب آوردن جناب عون برای شاهزاده و جان سپردن فیروزان علیه الرحمه
دمان زان سپس سبط خیرالانام
بیامد به بالین فرّخ غلام
بیت ۱
تن چاک او از زمین برگرفت
ابر پیشِ زینِ تکاور گرفت
بیت ۲
چو لَختی بدین گونه بپیمود راه
که او را بَرَد نیمه جان نزد شاه
بیت ۳
چمان چرمهی او ز ره باز ماند
چنان کِش نیاراست شهزاده راند
بیت ۴
از آن رو که بس تشنه بُد گام زن
صد و بیست تیرش نشسته به تن
بیت ۵
از آن باره ناچار آمد به زیر
هم آمد فرود آن غلام دلیر
بیت ۶
چو فرزند شیر خدا عون راد
به پور برادر نگاهش فتاد
بیت ۷
که مانده پیاده خود و خسته اسب
دمان تاخت مانند آذر گُشَسب
بیت ۸
عِنان یکی بارهی راهوار
به دست اندر آمد سوی کارزار
بیت ۹
به شهزاده فرمود تک برنشین
مر این بارهی باد پا را به زین
بیت ۱۰
نگون بندهی خویش را بر نشان
به لشکرگهِ شهریارَش رسان
بیت ۱۱
چو از عمّ نامی جوان این شنود
بسی نیک کردار او را ستود
بیت ۱۲
نخستین بیامد به نزد غلام
که بنشانَدَش از برِ تیز گام
بیت ۱۳
بدیدش سپرده به جانان روان
رها گشته از دامگاهِ جهان
بیت ۱۴
بدو هر دو شهزاده گریان شدند
سپس هر دو بر زین یکران شدند
بیت ۱۵
سرافراز عونِ جوان سوی شاه
شد و تاخت شهزاده در رزمگاه
بیت ۱۶
نظرات پژوهشی ۰
هنوز نظری ثبت نشده است