باغ ۲ ۸۸ام ۲۴ بیت

گرفتن حضرت عبّاس طاویه‌ی مادیانِ حضرت امام حسن (ع) را از غلام مارد و کشتن او

به میدان درون شه چو او را بدید
خروشی به سوی برادر کشید
بیت ۱
که هان ای برادر بُوَد طاویه
بگیرش از این فرقه‌ی طاغیه
بیت ۲
سپهدارِ دین بر پرستنده تاخت
به يك نيزه کارِ سپه را بساخت
بیت ۳
فرود آمد از اسب خود بی توان
نشست از بر زینِ آن مادیان
بیت ۴
چو بگرفت بر مرکزِ خود قرار
سپه رو نهادند زی نامدار
بیت ۵
سپهدار فرّخ بزد مادیان
پی رزم آنان چو شیر ژیان
بیت ۶
ابوالفضل را چون شهنشه بدید
دگر باره آوا ز دل بر کشید
بیت ۷
که هان ای ظفرمندِ رزم آزمای
هم آورد را از چه ماندی به جای؟
بیت ۸
نخستین بُرو کار او را بساز
و زان پس به ناورد لشکر بتاز
بیت ۹
سپهبد چو فرمان شه را شنید
سپاهِ گران را ز هم بر دَرید
بیت ۱۰
بزد نیزه‌ی جان ستان بر سرش
به خاک اندر آورد جنگی بَرَش
بیت ۱۱
بیفتاد مارد چو بر خاکْ خوار
پیاده شد از مادیان نامدار
بیت ۱۲
به خنجر سر پر غرورش ز تن
ببرّید و شد خاکْ او را کفن
بیت ۱۳
پس آنگاه ننهاده پا در رکاب
به زین بر شد آن زاده‌ی بوتراب
بیت ۱۴
بیاویخت با آن سپاهِ گران
بزد غوطه در قُلزُمِ بیکران
بیت ۱۵
به هر سو روان کرد جویی ز خون
همه رویِ آن پهنه شد لعل گون
بیت ۱۶
ز بس تیغ بر تركِ بدخواه راند
اجل با سبکْ دستی از کار ماند
بیت ۱۷
همی کُشت مرد و همی جُست راه
که آبی رساند به خرگاه شاه
بیت ۱۸
عُمر دم به دم لشکر جنگجوی
دواندی ز مرکز به ناورد اوی
بیت ۱۹
چنان تا که آن دشت پر مَرد شد
رخ هور پوشیده از گَرد شد
بیت ۲۰
ز بس نیزه شد پهنه چون نیسِتان
سپهبد در آن همچو شیرِ ژیان
بیت ۲۱
همی تا بُد آنجا که بیننده دید
درفش یلان بود سرخ و سپید
بیت ۲۲
شهنشه چو در پهنه‌ی کارزار
برادَرْش را دید تنها سوار
بیت ۲۳
سپاهی به گردش ز اندازه بیش
بترسید بر جان سالار خویش
بیت ۲۴

نظرات پژوهشی ۰

هنوز نظری ثبت نشده است