باغ ۲ ۹۴ام ۲۱ بیت
رفتن حضرت علی اکبر به وداع اهل حرم و گفت و گوی علیا مکرّمه زینب علیه السّلام با او
چو زو بانوان آگهی یافتند
به دیدار آن ماه بشتافتند
بیت ۱
گرفتند گِردش همه مویه ساز
سوی خیمه بردند با خویش باز
بیت ۲
یکی رخ به چهر دلاراش سود
یکی چشم خود زار بر پاش سود
بیت ۳
چو زینب بدان روی و مو بنگرید
همه روی و موی پیمبر بدید
بیت ۴
بگفت ای نبی و علی را هَمال
بیازنده بالا و فرّخ جمال
بیت ۵
چسان سوی پرده سرا آمدی
همانا به بدرود ما آمدی
بیت ۶
ز فرّخ گهر هاشمی زادگان
وزان نامداران و آزادگان
بیت ۷
در این دشتِ کین جز تو بر جا نماند
در ا ین باغ يك سروِ بالا نماند
بیت ۸
ز باد ستم اندر این کارزار
نهال علی گشت بی برگ و بار
بیت ۹
تو از مرگ خویش ای برومند شاخ
مکن تنگ بر ما جهانِ فراخ
بیت ۱۰
بدو پاسخ آورد شهزاده باز
که ای بانوی بانوانِ حجاز
بیت ۱۱
به دستوریِ دادگر شهریار
نمودَسْتم اندیشهی کارزار
بیت ۱۲
مرا عشق او میبرد بی دریغ
بدینسان بَرِ زخم پیکان و تیغ
بیت ۱۳
ندیدی که یاران فرخنده شاه
چه کردند در پهنهی رزمگاه؟
بیت ۱۴
پدر را پسر یار و غمخوار به
به پیکار دشمن مدد کار به
بیت ۱۵
نبینی برادرْت تنها سوار
ستاده است در پهنهی کارزار
بیت ۱۶
سیاهی ابا نیزههای دراز
به رزمش چو گرگان دهان کرده باز
بیت ۱۷
تو نک میپسندی که بر شاهْ چیر
شود خصم و من بنگرم خير خير
بیت ۱۸
بسی کرد با عمّه زینگونه یاد
به شیرین زبانی شکیبش بداد
بیت ۱۹
چو از گفت و گو گشت زینب خموش
برآورد دلِ خسته لیلی خروش
بیت ۲۰
ز غم دست بر سر زد و کَند موی
به زیبا جوانِ خود آورد روی
بیت ۲۱
نظرات پژوهشی ۰
هنوز نظری ثبت نشده است